سارای یک ترک غیور
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید مخصوصاً شما
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 62
بازدید ماه : 268
بازدید کل : 10760
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1



AY.AZARBAYJAN YASHASIN




به نام خدا

سارای یک ترک غیور

در دهه 1270 شمسی در دشت مغان آذزبایجان دختری ماه روی و عاشق آب به نام «سارای» پدرش سلطان بود و مادرش در زمان شیرخوارگی او درگذشته بود، نامزد سوگلی خود و جوانی غیور و روشن روان به نام «آیدین» می شود.

اما درچند روز پس از آن به هنگام کوچ ییلاق و قشلاق، مادر آیدین که مانند بیشتر اهالی به دنبال گله به ییلاق مغان نیامده بلکه در قشلاق مانده بود در بستر مرگ می افتد آیدین تنها فرزند زنده او که در پست خان چوپانی بود برای جستن حال مادر به قشلاق بر می گردد

در همین حین ارباب زورگوی منطقه در راه شکار، خودش را دلباخته جمال سارا می یابد و در بستر می افتد، به هر راهی متوسل می شود تا سارا را به چنگ آورد به در بسته می خورد، سرانجام سارا به زور اسلحه و کتک کاری و با تهدید به قتل پدرش توسط ارباب، تصمیم می گیرد برای جلوگیری از قتل پدرش و وقت کشی برای سر رسیدن نامزدش خان چوپان(آیدین)، پیشنهاد ارباب زورگو را بپذیرد و در میانه راه خانه ارباب و بر روی پل رودخانه، وقتی که از رسیدن آیدین نا امید می شود به زیر بار این ننگ و زور نمی رود و خود را به رودخانه خروشان کوهستان می اندازد.

آیدین وقتی از ماجرا با خبر می شود دیوانه شده و سرانجام انتقام سارای را از خان می گیرد که در فیلم ها اکثرا به این بخش کمتر پرداخته اند.

بیش از 100 سال است که شعر «آپاردی سلـّر سارانی» ورد زبان جوانان و پیران آذربایجان است، خواهر ناتنی سارا که مجاور مسجدی در آذربایجان شده بود در سن حدود 80 سالگی در دهه 1350 شمسی بدرود حیات گفت.

آهنگ بسیار محزون «آپاردی سلـّر سارانی» و چندین دیگر از ملودی های فولکلور و فوق العاده زیبای آذری در فیلم قرار داده شده و نیز آهنگی را که ایل هنگام مراسم خود و یا هنگام وداع ییلاق یا قشلاق با آن خدا حافظی می کنند در متن فیلم سینمائی «سارای» می باشد هر چند ترجمه بسیار ناقص و نارسائی از اشعار خوانده شده، توسط راوی فیلم بیان می شود ولی باید گفت:

آب دریا را اگر نتوان کشید                هم به قدر تشنگی باید چشید

 

AY



نظرات شما عزیزان:

میلادخان چوپان
ساعت15:25---30 فروردين 1391
سلام من میلادخان چوپان هستم تازه عضو اینجاشدم.من15سالمه ازارومیه دبیرستان امام خمینی ارومیه مشغول به تحصیل هستم ازتون به خاطر مطالبتون تشکر میکنم

سها
ساعت9:15---15 بهمن 1390
منم عاشق آیدین خودم بودم اما خوش به حال سارای . آیدین من منو پس زد . ترک دوست داشتنی من .تا زنده ام دوستش خواهم داشت.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, :: 9:35 ::  نويسنده : NASER